
نگاهی به پنل پاسخ به برچسبهایی که به نسل زد میزنید / چیل باشید و به نسل زد اعتماد کنید!
در دومین رویداد برند کارفرمایی، پنلی با حضور پرنیان جوان، مدیر دیجیتال مارکتینگ تینزآپ و دیانا منتظرالقائم، مدیر فروش این مجموعه، برگزار شد که غزل یگانگی، کارشناس تیم توسعه کسبوکار راهکار، مدیریت آن را بر عهده داشت. این گفتوگو فرصتی بود تا نمایندگان نسل زد درباره چالشها، باورهای غلط و انتظاراتشان از محیط کار صحبت کنند. آنها از کلیشههایی که درباره مسئولیتپذیری و نحوه کار نسل خودشان وجود دارد، انتقاد کردند و تأکید داشتند که نسل زد، نسلی خلاق، ریسکپذیر و نتیجهگراست که تنها به اعتماد و فضای مناسب برای اثبات تواناییهایش نیاز دارد.
دیانا: دیانا منتظرالقائم هستم، مدیر فروش تینزآپ. احتمالاً اسم تینزآپ را شنیدهاید، ولی شاید نسبت به آن آشنایی کامل نداشته باشید. تینزآپ پاتوق نوجوانها و نسل زدیهایی است که قرار است در فضای کسبوکار وارد شوند و با هم ارتباط برقرار کنند که استارتاپ بالا بیاورند و کلی کارهای خفن دیگر انجام دهند.
پرنیان: من هم پرنیان جوان و مسئول «دیجیتال مارکتینگ» تینزآپ هستم. برای تکمیل حرف دیانا جان، در تینزآپ، همه چیز توسط نوجوانها و نسل زدیها ساخته میشود.
غزل: از این که دائماً به شما میگویند که مسئولیتپذیر نیستید و خیلی بچه پررو هستید چه حسی دارید؟
دیانا: تعریف مسئولیتپذیری در دنیای امروز عوض شده است. نسل زدیها، از بدو تولد با تکنولوژی بزرگ میشوند و تکنولوژی همیشه در دسترس آنها قرار میگیرد، پس کسانی که به نسل زد برچسب میزنند، اساساً با فعالیت نوجوانها و به نتیجه رساندن وظایفی که به آنها سپرده میشود، مشکل دارند. واقعیت این است که مدل کار ما متفاوت است، جسارت زیادی داریم، فوقالعاده ریسکپذیر هستیم، فقط به دنبال فرصتی میگردیم که کارفرمایان و مدیران بپذیرند که مدل کار نسل زد کمی فرق دارد؛ ولی نتیجه همان است.
ای کاش مدیران نتیجهگرا باشند و به نوجوانان و نسل زدیها فرصت ابراز وجود به سبک خودشان و به سبک نسل زد بدهند و نتیجه را در نظر بگیرند. بهقولمعروف، «چیل باشید»، اینقدر گیر ندهید و بگذارید که ما کارمان را به سبک خودمان پیش ببریم.
پرنیان: فکر میکنم در این مورد، زورِ رسانهها بیشتر از ما بوده است و هر چیزی که خودشان خواستهاند را نشان دادهاند. اگر از نزدیک با ما کار کرده باشند متوجه میشوند که هیچ مشکلی پیش نمیآید. تعریف از خود نباشد، ولی ما آدمهای خیلی پیگیر و خلاق و مسئولیتپذیری هستیم.
دیانا: واقعاً همینطور است.
غزل: من هم موافقم، ما خیلی مسئولیتپذیر هستیم. آیا از این تفکیک راضی هستی یا حس بدی به تو دست میدهد؟
دیانا: نه، اصلاً. من و پرنیان با این که ۲۰ سال داریم، مشغول به کار هستیم و کارمان را فوقالعاده دوست داریم. هر دوی ما دانشجو هستیم و مسئولیتهای دانشگاه و زندگی شخصی را هم داریم. برای نسل زد، انعطافپذیر بودن فضای کار اهمیت زیادی میدهد به این دلیل که بتوانند سبک زندگی خود را حفظ کنند، هم کارشان را پیش ببرند و هم زندگی شخصیشان را داشته باشند. احساس میکنم این تبعیض بهخاطر آن است که از نسل زد انتظار دارند، دقیقاً مثل نسل ایگرگ، زندگی خود را فدای کار کنند. البته ما را همان نسل ایگرگ تربیت کرده است، یعنی مسئولیتپذیری بودن بهخاطر تربیت نسل ایگرگ است، ولی تأکید زیادی دارند که کل زندگی ما باید کار باشد.
اتفاقاً اگر آنطور شود، بازده کار ما پایین میآید. خود ما خیلی خوب میتوانیم تعادل را برقرار کنیم، فقط دنبال قدری فرصت و اعتماد هستیم و این که با سبک زندگی نسل زد آشنا شوند.
غزل: یک مسئله در این مورد وجود دارد. میگویی که ما را باید بیشتر بشناسند و ببینند، ولی درعینحال مرتب میگوییم: «که اینقدر نسل زد را جدا از دیگر نسلها ندانید.»
دیانا: پیشنهادم این است که ما را به همان روشی بشناسند که خودمان از خود میدانیم، ما را خیلی دست کم میگیرند. خیلی کارها از ما برمیآید. من و پرنیان، در فضای تینزآپ قرار گرفتهایم که میدان عمل زیادی در اختیارمان میگذارد. کمتر جایی پیدا میشود که چنین بستری فراهم باشد که نوجوانان بیایند و بدون این که مانع آنها شویم، در فضای آزاد کار کنند و خود را نشان دهند.
پرنیان: اتفاقاً ما در تینزآپ یک پلتفرم داریم که بین کارفرماها و نسل زدیها نوعی تطابقسنجی (match-making) میکند تا کارفرماها با نسل زد آشنا شوند و طریقه زندگی آنها را بدانند. بالاخره زندگی شخصی افراد به کارشان ارتباط دارد. اینها را باید بشناسند و طرز تفکرشان را بدانند. خوب است نسل زد را بشناسند، با آنها ارتباط برقرار کنند و آدمهای مناسب کسبوکار را از آنجا برگزینند.
غزل: توقع تو از مدیریت چیست؟
پرنیان: مدیر ما خیلی خوب است.
غزل: بهعنوان نسل زد توقع تو از یک مدیر چیست؟
پرنیان: توقع من این است که «سوبِر» نباشند، احتمالاً میگویید که کلمه «سوبر» را توضیح دهم. سوبر شخصی است که دو چیز را سرلوحه زندگی قرار میدهد: انجام کارهای نیک و اعمال صالح. به این افراد میگوییم «سوبر».
دیانا: ما نسل زدیها ادبیات خاص خودمان را داریم. معروف شده که بچههای نسل زد، بیادب هستند، اصلاً اینطور نیست، گرچه راحت صحبت میکنند، کاملاً مؤدب هستند و امثال من و پرنیان میدانیم که باید با همکاران بزرگتر از خودمان با احترام صحبت کنیم و تجربه آنها را ارزشمند بدانیم. برای این که کارآفرینان و کارفرماها زبان و مکالمات ما را بهتر متوجه شوند، نوعی دیکشنری شامل لغات نسل زدی ایجاد کردهایم. کلماتی مثل «سوبر» در بین ما رواج دارد.
غزل: توقع تو از فرهنگ سازمانی در محیط کارت چیست؟
دیانا: همانطور که قبلاً هم گفتم، توقع این است که منعطف بودن فضای کار را بپذیرند. ما در کنار کاری که انجام میدهیم، زندگی شخصی خود را هم داریم. کار ما بخشی از زندگی ما است، اما همه زندگی ما نیست. این موضوع روی کیفیت کارمان تأثیر میگذارد. کارآفرینانی که امروز هستند، محصولشان برای نسل زدیها ساخته میشود و طی چهار یا پنج سال آینده، تمام نیروی کار خود را از نسل زد میگیرند، اگر خواسته و طرز تعامل با نسل زد را ندانند، هم در فرایند کار و هم در مدیریت منابع انسانی و فروش محصول به مشکل میخورند.
کارآفرینان باید نسل زد را بشناسند و امثال ما میتوانیم به آنها کمک کنیم. در عین حال، فضا را باید برای امثال ما منعطف نگه دارند.
پرنیان: خوب است صحبت دیانا را با یک مثال روشن کنم، ما خیلی با نسل قبل شباهت نداریم، نمیتوانیم ساعت ۸ صبح بیاییم کارت بزنیم و ساعت ۲ برویم. ما میدانیم که ساعت ۸ یا ۹ باید کارمان را شروع کنیم، ولی ساعت ۹ که وارد سازمان میشویم، نیاز داریم که بین ساعت ۱۲ تا یک استراحت و تفریح داشته باشیم. ما در تینزآپ این کار را میکنیم که بین ساعت ۱۲ تا یک با تمام همکاران «تختهبازی» (board game) میکنیم و به این صورت، هم روند کارمان بهتر میشود، هم بازده بالاتری داریم. جلسات خود را هم همراه با قدری سرگرمی و به سبک نسل زد برگزار میکنیم تا در زمان کار خسته نشویم.
غزل: آیا نسل زد را یک نسل جدی میدانی؟
پرنیان: کاملاً. البته این بستگی به نسلی دارد که ما را تربیت کردهاند. بهخاطر تربیت درست آنها بوده که ما اینقدر نترس و شجاع هستیم. به نظر من نسل زد خیلی شجاع است. این را بهخاطر این که خودم در نسل زد هستم نمیگویم؛ ولی فکر میکنم که نسل زدیها خیلی شجاع و نترس هستند. علیرغم شرایط و موقعیتهایی که در این کشور تجربه میکنیم، من به خود افتخار میکنم که نسل زدی هستم.
غزل: گزارش گاردین که اخیراً منتشر شده و خیلی هم سروصدا کرده، میگوید که بیشتر مدیران، نسل زدیها را اخراج میکنند و ۷۸ درصد از آنها دوست ندارند که نسل زد را به استخدام در آورند. آیا این موضوع و این آمارها، تابهحال، انگیزه کار را از تو گرفته است؟
دیانا: اتفاقاً این موضوع به من و پرنیان و تمام همکاران نسل زدی ما انگیزه میدهد که طرز فکر را تغییر دهیم. ما داریم زحمت میکشیم ولی میگویند که نسل زدیها باید اخراج شوند. تا یک جا شاید بتوانند این کار را بکنند، ولی ما بهمرور بزرگ میشویم و تا چهار سال بعد، تمام نسل زد وارد فضای کار و فضای جامعه میشوند. این طرز فکر، به کارفرمایان ضرر میزند، چون ما نسل فوقالعاده خلاقی هستیم. این حرف را، نه به آن خاطر میگویم که خودم نسل زدی هستم، بلکه به آن باور دارم.
تابستان ۱۴۰۳ یک دوره آموزشی برگزار کردیم که ما در آنجا نقش «راهنما» (mentor) را داشتیم و با بچههای دو یا سه سال کوچکتر از خودمان یک استارتاپ را بالا میآوردیم. بچههایی که من با آنها کار میکردم، دو یا سه سال از خودم کوچکتر بودند، ولی با این حال، تفاوت بین ما کاملاً احساس میشد. من یک جلسه برای آنها میگذاشتم و یک سری موارد را میگفتم و یک سری وظیفه به آنها میسپردم، خودشان هم قدری همکاری میکردند، فردا میآمدم و میدیدم سه برابر وظایفی که من به آنها گفتهام را انجام دادهاند و بهقدری هوشمند بودند که من حیرتزده میشدم. چطور ممکن است بچههای ۱۴ یا ۱۵ ساله اینقدر خلاق باشند که بعضی فکرها به ذهنشان برسد؟ ضمناً آن نسل در اجرایی کردن ایدههایشان جسارت زیادی دارند. اگر ایده بچههای ما را به یک کارفرما یا کارآفرینان بگوییم، فوراً مخالفت میکند و میگوید: «اصلاً امکانپذیر نیست» ولی بچههای ما میگویند که «ما میتوانیم.»
اگر مدیران کسبوکارها از جسارت و پتانسیل نوجوانها استفاده کنند، نسل زدیها به کمکشان میآیند، فقط باید به آنها بستر و فرصت داده شود، این اتفاق کمتر میافتد.
غزل: پرنیان، آیا برچسبهایی که دائماً به این نسل زده میشود تابهحال باعث ناامیدی تو بوده است؟
پرنیان: نه، اصلاً. اتفاقاً فکر میکنم علیرغم تمام برچسبهای اشتباه که به نسل ما زده میشود، نسل ما در رفع آن برچسبها موفق بوده است. فشار رسانه و زور رسانه در این زمینه قدری بیشتر از ما بوده؛ ولی در آینده نزدیک، ورق را برمیگردانیم.
غزل: من هم بهعنوان یک نسل زدی با حرفهای شما کاملاً موافقم و امیدوارم شرایط عوض شود. گرچه این برچسبها نشانه نوعی اهمیت به نسل زد است، اما باعث تبعیض میشود و باید جلوی آن را بگیریم.
پرنیان: غزل، تو خودت چه انتظاری از فضای کاری که در آن قرار میگیری داری؟ دوست داری که آن فضا چطور باشد؟
غزل: اصلیترین اولویت من این است که جایی برای بروز خلاقیت و تجربه چالشهای پویا داشته باشم. دوست دارم کارهایی که به من سپرده میشود، بههیچعنوان شبیه روز قبل نباشد.
پرنیان: من هم دقیقاً همینطورم.
دیانا: من هم دقیقاً همینطورم.