جای خالی مدیران منابع انسانی در نمایشگاه کار و اشتغال

در مسیر برگزاری هر رویداد و نمایشگاهی مهم است که کدام کسب‌وکارها و نهادها با چه اندازه و چه ساختاری در آن حضور دارند یا بانی یا حامی آن هستند، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد شاید چگونگی حضور آنها با توجه ‌به جامعه هدف هر نمایشگاه باشد؛ به‌ویژه زمانی که می‌خواهیم به آن نمایشگاه عنوان تخصصی بدهیم.

روز گذشته، دومین نمایشگاه تخصصی کار و اشتغال در حوزه فناوری اطلاعات بر پا شد؛ نمایشگاهی که برگزاری آن به همت صندوق نوآوری و شکوفایی و با حمایت بنیاد نخبگان استان تهران، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه خواجه‌ نصیر محقق شده است. آن هم در طبقه همکف صندوق نوآوری و شکوفایی و البته با حمایت «کافه‌بازار» که جز روی کارت‌های ورودی اثری از آن در نمایشگاه دیده نمی‌شود؛ درست مانند سایر حامیان نمایشگاه.

نکته دیگری که توجه را جلب می‌کرد بروشوری بود که ابتدای ورود به افراد داده می‌شد و کیوآری که با اسکن کردن آن فرصت‌های شغلی برای افراد نمایش داده می‌شد. روی این برگه نوشته بود: «۱۰۰۰ فرصت شغلی در ۴۵ شرکت دانش‌بنیان»، اما در واقع با اسکن‌ کردن این کد به ۶۰۷ فرصت شغلی دسترسی نمایش داده می‌شد و این یعنی یک ادعا؛ اینکه فقط در ۴۵ شرکت در حوزه فناوری اطلاعات ۱۰۰۰ فرصت شغلی وجود دارد. فارغ از اینکه این اعداد چقدر مهم‌اند نمی‌توان اثر روانی آن را بر فردی که تازه وارد بازار کار شده نادیده گرفت؛ القای حسی مثل اینکه ۱۰۰۰ فرصت خالی در انتظار اوست.

البته جای غرفه دانشگاه‌های مطرح کشور نیز به‌شدت در سالن خالی بود. ارتباط واحدهای منابع انسانی شرکت‌ها با دانشگاه‌ها و تعامل آنها برای پیش‌بینی فرداهای بازار کار و ترغیب افراد به یک مسیر شغلی یک ضرورت است که تا به ‌حال آن‌طور که باید در کانون توجه قرار نگرفته است. البته یکی از حامیان، یعنی بنیاد نخبگان استان تهران کانتر کوچکی داشتند، اما راه ارتباطی با مدیر مربوطه آنها در نمایشگاه مختص کارجویان آی‌تی‌فکس بود!

با این ‌حال نمایشگاه بازدیدکننده‌ زیادی داشت و احتمالاً نتیجه خوبی هم برای کارجویان و کارفرمایان در پی بیاورد. البته تا مشخص‌ شدن تعداد استخدام‌ها از این طریق، نمی‌توان نظر قطعی داد، اما آنچه شاید مهم است، دور بودن این دست نمایشگاه‌ها از یک نمایشگاه تخصصی حوزه منابع انسانی است.


کار و اشتغال همان جذب و استخدام ترجمه می‌شود؟ 


افتتاحیه این نمایشگاه با سخنرانی‌هایی شروع می‌شود؛ سخنرانی‌هایی کوتاه که جز یکی دو تا از آنها، بیشترشان تداعی‌گر عملکردند تا افتتاحیه نمایشگاهی که بازدیدکنندگان جوان آن دغدغه استخدام دارند. از لحاظ تخصصی، آنچه اینجا برجسته می‌شود محتوایی است که در هر رویداد جریان دارد. موضوعاتی مثل دغدغه‌های افرادی که در سالن حضور دارند، اینکه فردای آنها چه می‌شود و چگونه می‌توان با شناخت آنها، ارتباط مؤثرتری با آنها شکل داد. برای برقراری ارتباط با نسل جدید، آن هم در حوزه‌ای مانند منابع انسانی در نمایشگاه کار و اشتغال، جای خالی یک تریبون برای آنها محسوس است.

حدود ۴۵ شرکت در سالن همکف صندوق نوآوری و شکوفایی مستقر شده‌اند؛ کانترهای به‌هم‌چسبیده‌ای که فضای زیادی را اشغال نکرده‌اند. وسط سالن هم شاید دو یا سه استند کاریابی قرار گرفته است. در اینجا شرکت‌های شناخته‌‌شده‌ای نیز حضور دارند؛ از گروه اسنپ گرفته تا تخفیفان، فلای‌تودی، یکتانت، روبیکا، بله، فرادرس، بیمه‌دات‌کام، آبان‌تتر،‌ چند PSP کشور، ملی انفورماتیک، ‌افود،‌ اکالا و… با فرم‌هایی روی میز یا نمایشگری که فرصت‌های شغلی را نشان می‌دهد. همین!

 کارجو به کانتر می‌رود. اعلام می‌کند که برنامه‌نویس جاوا است و می‌پرسد آیا فرصتی برای من در شرکت‌‌تان دارید؟ یا مرد میانسالی که از تمام غرفه‌ها می‌پرسد این من هستم با این سوابق و تخصص. سازمان شما چقدر حاضر است به من حقوق پرداخت کند. افراد پشت کانتر که اغلب از لایه کارشناسان بودند، یا رزومه او را در لحظه دریافت می‌کردند یا شماره‌اش را یادداشت می‌کردند که بعدتر پس از بررسی رزومه‌ها با او تماس بگیرند یا نگیرند.

همین! این تمام اتفاقاتی بود که در نمایشگاه کار و اشتغال جریان داشت. نمی‌شد که کارجو از خانه یا هر جایی که هست، این صفحه‌ها را باز کند یا رزومه خود را برای شرکت‌ها بفرستد؟ تا به او وقت مصاحبه بدهند یا ندهند.

رویداد و نمایشگاه یک بستر است یا به‌اصطلاح یک فرصت؛ فرصتی که نیاز و نیازمندی روبه‌روی هم قرار می‌گیرند. شرکت‌ها می‌توانند با نحوه حضورشان در هر رویدادی فرهنگ‌ سازمانی خود را به کارجو نشان دهند و به‌عکس کارجو دقیقاً نیاز خود را به سازمان بگوید.


فرصت‌هایی که در نمایشگاه کار می‌شد از آن استفاده کرد


به‌جرئت می‌توان گفت امروز هیچ مدیرعامل و هیچ مدیر منابع انسانی‌ای نیست که از چالش منابع انسانی به‌عنوان یک مانع کسب‌وکاری یاد نکند؛ به‌ویژه در حوزه فناوری اطلاعات. اما امروز شاهد بودیم که تعداد بازدیدکنندگان کم نبود. پس شاید اولین فرصت ازدست‌رفته‌ای که می‌توانیم به آن اشاره کنیم انجام مصاحبه شغلی در لحظه بود که مستلزم حضور مدیر منابع انسانی شرکت در نمایشگاه بود. در بازدید و گفت‌وگویی که از کسب‌وکارهای حاضر در نمایشگاه داشتیم، شاید حدود شش مدیر منابع انسانی به شکل فعال حضور داشتند. مگر از هر تریبونی برای بیان اینکه نیروی کار نیست و جذب آن چالش است، استفاده نمی‌کنیم؟ به نظر می‌رسد استراتژی‌های جذب و استخدام حتی در شرکت‌های بزرگ هم آن‌طور که باید اندیشیده نشده است. حداقل در رویدادها.

وب‌سایت برند کارفرمایی، هر هفته سلسله‌گفت‌وگوهایی را با صاحب‌نظران حوزه منابع انسانی و برند کارفرمایی منتشر می‌کند. گفته‌های این افراد با یکی از سخنران‌های افتتاحیه که از EVP و الزام درک نسل Z گفت، همسو است، اما شرکت‌های حاضر در نمایشگاه به‌نوعی از اهمیت برند کارفرمایی در مواجهه مستقیم با کارجوها غفلت کرده بودند و در گفت‌وگویی که با شرکت‌ها داشتیم فقط یک شرکت یعنی افود متخصص برند کارفرمایی داشت. البته این هم را با پرس‌وجو دریافتیم و در ظاهر و چیدمان کانتر، نحوه برخورد یا دریافت رزومه نمی‌توانستیم بین این شرکت با سایر شرکت‌ها تفاوت قائل شویم.

آنچه امروز با آن روبه‌رو شدیم نشان می‌دهد، با اینکه دانشی غنی در حوزه منابع انسانی وجود دارد، این بخش برای شرکت‌ها، هنوز از مرحله جذب فراتر نرفته و حتی به استخدام هم نرسیده است. از نحوه حضور شرکت‌ها و نوع رفتار کاری آنها پیداست که برند کارفرمایی هنوز یک مفهوم نظری است که به مرحله عمل حتی نزدیک هم نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *