مدیرعامل بیت‌مکس از اهمیت فرهنگ سازمانی در شرایط ناپایدار اقتصادی می‌گوید / بازتعریف فرهنگ‌ کسب‌وکارها برای بقا

بیت مکس یک صرافی رمزارزی و یکی از شرکت‌های زیر مجموعه هلدینگ ماموت است که آن‌طور احسان قاضی‌زاده مدیرعامل آن می‌گوید؛ قرار است در سال جدید در راستای تقویت برند کارفرمایی خود و برای  افزایش تاب‌آوری در شرایط کشور، فرهنگ‌سازمانیش را با نگاهی انقباضی بازتعریف کند.

احسان قاضی‌زاده مدیرعامل صرافی بیت‌مکس، اعتقاد دارد؛ برند کارفرمایی امری متأثر از فرهنگ سازمانی و به‌نوعی نمود آن فرهنگ برای افراد بیرون سازمان است. بنابر توضیحات او، این صرافی فرهنگ سازمانی را پایه و اساس برندکارفرمایی خود قرار داده است. فرهنگی که بر اساس واقعیت‌ها و توانمندی‌ها و ظرفیت‌های بیت‌ مکس شکل‌گرفته است.قاضی زاده می‌گوید: «البته در این راه موانعی وجود دارد. مانند اتفاقات بیرونی و شرایط اقتصادی و سیاسی که بیت مکس را از شرایط ایده‌آلی که برای نقشه راه خود متصور شده است دور می‌کند.»

 او با اشاره به برنامه توسعه‌ای برند کارفرمایی بیت مکس در سال ۱۴۰۳ ادامه داد: «در سال جدید باتوجه‌به پیش‌بینی‌های که از وضعیت اقتصادی کشور داریم برآن شده‌ایم که فرهنگ‌سازمانی بیت مکس را با نگاهی کاملاً انقباضی بازتعریف کنیم. سعی می‌کنیم یک برند کارفرمایی یا هویتی مینیمال و درعین‌حال بسیار موفق و چابک را به مخاطبانمان ارائه دهیم.»  

قاضی‌زاده ضمن بیان اینکه «تاب آوری» کلیدواژه بازتعریف فرهنگ سازمانی بیت مکس است، از علل بازتعریف پارامترهای برند کارفرمایی شرکت گفت: «ما در کشوری فعالیت داریم که هر روز در حال شگفت زده کردن ماست. کسب‌وکارهای اقتصاد دیجیتال وابستگی بسیار زیادی به زیرساخت‌های حاکمیتی دارند. پس فرهنگ سازمانی این نوع از کسب‌وکارها باید به نحوی باشد که تاب‌آوری کسب‌وکار اقتصاد دیجیتال را بالا ببرد. به عبارتی روشن‌تر شرکت باید آماده هر نوع اتفاقی باشد. این نگاه می‌تواند باعث شود که کسب‌وکار سلامت و بدون آسیب از بحران‌های سیاسی و اجتماعی عبور کند. داشتن دید کلی نسبت به مسائل مذکور باعث می‌شود که کسب‌وکار بداند چه موقع زمان رویا پردازی است و چه وقتی باید از آن دست کشید و بر سرویس‌های موجود متمرکز شد.»

موفقیت شرکت‌ها وابسته به خدمات نیست

مدیرعامل بیت‌مکس درباره تاثیر واکنش کسب‌وکارها به اتفاقات اکوسیستم بر برند کارفرمایی آنها نیز گفت: «دو مقوله در همین باب وجود دارد؛ مورد اول جهانی‌سازی است و دیگری به کارگیری نوآوری. متاسفانه در کشور ما نوآوری چندان طرفدار ندارد و بیشتر فعالان کسب‌وکاری از سرویس‌های نوآورانه به‌جای موفق کپی برداری می‌کنند. در واقع اکوسیستم از خدمت‌های یکسان تشکیل شده است و آنچه کسب‌وکارها به آن توجه نمی‌کنند، فرهنگ سازمانی شرکت‌های موفق است. به طور مثال اگر یک صرافی کریپتویی در اکوسیستم موفق است، نباید فقط به خدمات آن توجه داشت، بلکه باید بررسی کنیم که این موجودیت موفق با چه فرهنگ سازمانی و برندی توانسته خودش را به این نقطه برساند.»

به اعتقاد قاضی زاده، کپی برداری بدون آگاهی از فرهنگ سازمانی شرکت منجر به شکست است و احتمال موفقیت این رویکرد بسیار کم است.

قاضی زاده در پاسخ به سوالی درباره اینکه توقعاتی که نیروهای کاری فراتر از بحث‌های مالی و استخدامی از کسب‌وکارها دارند مثل واکنش به اتفاقات سیاسی،‌اجتماعی و فرهنگی چه تاثیری بر روابط درون سازمانی خواهد داشت؟ توضیح داد: «شناخت صحیح و درک درست از دغدغه‌های رگولاتور، شناخت دقیق و برداشت درست از روندهای جهانی و همچنین آگاهی  صحیح از وضعیت اقتصاد کلان کشور و پیش‌بینی نسبی نسبت به وضعیت سیاسی کشور مواردی هستند که می‌توانند کسب‌وکارهای حوزه اقتصاد دیجیتال را به نابودی بکشانند و یا بقای کسب‌وکار را در پی داشته باشند. متاسفانه صاحبان کسب‌وکارهای نوپا با سن و سال کم درک درستی از فضای کسب‌وکاری و رگولاتور حوزه‌ها ندارند. این خلأ باعث می‌شود در مواجه با عوامل بیرونی، از مدیریت کافی برخوردار نباشند.»

قاضی‌زاده همچنین تصریح کرد که شرکت و کسب‌وکارها موجودات زنده هستند و تمام کارمندان و ارکان شرکت اعضای بدن این موجود زنده. بر همین اساس یک کسب‌وکار نمی‌تواند منفعل باشد و به اتفاقات جغرافیایی خود، واکنشی نداشته باشد. پیشنهاد می‌کنم، مدیران و رهبران کسب‌وکارها از موقعیت زمانی و مکانی زیستگاه خودآگاه باشد و بر اساس شرایط موجود فرهنگشان را که اتفاقاً به برند کارفرمایی منتج می‌شود را، بازسازی کنند و تعریف جدیدی را به کارمندانشان ارائه دهند.