نسل زد؛ نسل الهامبخش / توصیههای یک مدیر نسل ملنیال
متن پیش رو، بر اساس گفتوگو با یک مدیر ملنیال تنظیم شده که به شرط ناشناسماندن برای محافظت از حرفه خود صحبت کرده است. ببینید این مدیران چگونه فکر میکنند…
«وقتی به گذشته نگاه میکنم، متوجه میشوم چیزهای زیادی در مورد محل کار وجود دارد که من فقط با نگاهکردن به دیگران یاد گرفتم. برای بسیاری از نسل زدیها این امکانپذیر نیست. بسیاری از آنها حرفه خود را با کار از راه دور در طول همهگیری شروع کردند و اکنون بخشی از نیروی کار ترکیبی هستند. بنابراین مشاهده نشانههای محیطی سختتر شده است.
به همین دلیل است که بهعنوان مدیر نسل ملنیال که یک تیم روابط عمومی را اداره میکند که شامل چندین فرد از نسل زد است، متوجه میشوم نکتههایی برای طرحکردن وجود دارد. اول و مهمتر از همه این است که با اولین نشانههای ظهور مشکل برای شکایت نزد رئیس خود نروید. مدیر حضور دارد تا به شما کمک کند از پس مشکلات برآیید، اما پس از اینکه چند روش را بهتنهایی امتحان کردید.
بزرگترین چالش مدیریتی برای من این است که نسل زدیها مطمئن نیستند چگونه با چالشهای روزمره مانند ضربالاجلهای رقابتی، مسائل بین فردی و دریافت بازخورد کنار بیایند. البته باید بگویم که من نیز از نسل زد یاد میگیرم. روشی که آنها حدود کار را با آن تعیین میکنند، الهامبخش است.
ارائه بازخورد با حساسیت بیشتر موضوع دیگری است که از آنها آموختهام. نسل زدیهای تیم من نمیخواهند به آنها گفته شود که چه کاری انجام دهند اما تفاوت زیادی بین چککردن و مدیریت خرد وجود دارد. برای مثال، اگر یکی از افراد تیم من روی یک برنامه استراتژیک کار میکند، من در مورد ساختار و آنچه که باید در حین نوشتن به آن فکر کنند، توصیههایی میکنم و پس از اتمام به آنها ویرایشهایی میدهم؛ اما اغلب بازخورد بهعنوان انتقاد تلقی میشود.