غیبشدن بیسروصدا
اکثر جویندگان کار داستان ناامیدکنندهای در مورد ازدستدادن ناگهانی ارتباط با یک شرکت آیندهدار دارند. اما شبحسازی یا گوستینگ (عمل قطعکردن تمام ارتباطات بدون هشدار یا توضیح) در فضای حرفهای برای هر دو طرف اتفاق میافتد.
گوستینگ زمانی یک پدیده نادر بود. کاندیداهای فرصتهای شغلی در بازار کار فشرده پس از شرکت در مصاحبهها، به طور فزایندهای حتی پس از پذیرش یک پیشنهاد شغلی رسمی، کارفرمایان را بدون هیچ توضیحی رها میکنند.
زیپ ریکروتر از دو هزار و ۵۵۰ ساکن ایالات متحده که در شش ماه گذشته شغل جدیدی را شروع کرده بودند، نظرسنجی کرد. در نظرسنجی ماه اکتبر، ۲۱.۶ درصد از پاسخدهندگان گفتند که در آخرین جستوجوی شغل خود، یک کارفرمای احتمالی را ناگهانی رها کردهاند.
کارگران جوان بزرگترین مقصران این فضاسازی هستند. در نظرسنجی زیپ ریکروتر، افرادی که در گروه سنی ۱۸ تا ۳۴ سال بودند، سهبرابر بیشتر از کارگران بالای ۵۵ سال، یک کارفرما را در اوج کار رها کردهاند.
چه چیزی به افزایش گوستینگ حرفهای منجر شده است؟
شرکتها بهویژه کسبوکارهای کوچکتر احساس ضعف میکنند. یکسوم کسبوکارهای کوچکی که در کانادا اخیراً مورد نظرسنجی قرار گرفتهاند، گفتهاند افرادی را استخدام کردهاند که هرگز در محل کار حضور پیدا نکرده یا مدت کوتاهی پس از شروع کار، دیگر سر کار نیامدهاند. بر اساس تحقیقات اتحادیه تجارت مستقل کانادا، برخی بهسادگی تمام ارتباطات را حین فرایند درخواست قطع میکنند.
دن کلی، رئیس اتحادیه تجارت مستقل کانادا گفته که افزایش «گوستینگ حرفهای» ممکن است یک علامت ماندگار از همهگیری کووید ۱۹ باشد. او گفته بسیاری از شرکتها در میان قرنطینههای پیدرپی کارکنان خود را اخراج و دوباره استخدام کردند و اعتمادبهنفس کارکنان در مورد اینکه کارفرمایشان کار باثباتی برایشان فراهم میکند، به طور قابلتوجهی کاهش یافته است.
کلی فکر میکند کمبود نیروی کار در ایالات متحده و کانادا به کارگران قدرت میدهد تا ارتباطات را قطع کنند. نرخ بیکاری ایالات متحده از زمان پایان محدودیتهای ناشی از بیماری همهگیر به طور مداوم پایین بوده و در طول سال ۲۰۲۲ زیر چهار درصد باقی مانده است. کلی میگوید: «کارفرمایان از کارکنان خود ناامید هستند و کارمندان میدانند که فرصتهای شغلی بسیاری بیرون از شرکت انتظارشان را میکشد. در نتیجه شاید آنها کمتر نگران آسیب احتمالی به شهرت خود باشند.»
کارگران جوان کارفرمایی همسو با ارزشهای خود میخواهند
نیکول گری، یک بازاریاب ۲۷ساله در لندن، خود را یک «گوستر سریالی» توصیف میکند. او میگوید: «من جوان کلاسیک میلنیال هستم و در مورد آنچه دوست دارم و دوست ندارم، بسیار فکر میکنم.»
گری به اینسایدر میگوید که او اخیراً تشخیص بیشفعالی گرفته و ممکن است الگوی تکرارشونده او در گوستینگ به این تشخیص برگردد؛ اما او به این موضوع که چقدر حواسش به این است که آیا یک شرکت با ارزشهای او همسو است یا خیر، افتخار میکند.
گری همیشه قبل از پذیرش شغل، در مورد شرکتها در سایتهایی مانند گلس دور تحقیق میکند و پروفایلهای رسانههای اجتماعی تیم رهبری ارشد را بررسی میکند. این گاهی اوقات او را وادار میکند که درخواستش را پس بگیرد یا حتی آن را رها کند. گری یک بار پس از مصاحبه اولیه، کارفرمای احتمالیاش را دید.
او متوجه شد مدیر شرکت یک نظر عجیب و توأم با بیاحترامی درباره زنان را در لینکدین پسندیده است. او همچنین پس از تجربیات منفی مصاحبه به گوستینگ روی آورده است. گری گفت یک بار مصاحبهکنندگان در مقابل من رزومه شخص دیگری را نقد میکردند و تمام اشتباهات املایی او را مسخره میکردند. گری پس از مصاحبه به تیم استخدام پاسخی نداد. او میگوید این شرکت بهسرعت از فهرست من حذف شد.
مصاحبهکننده دیگری او را حدود ۴۰ دقیقه منتظر نگه داشت و هیچ عذرخواهی یا توضیحی ارائه نداد. گری میگوید: «این شرکتی نیست که من بخواهم در آن کار کنم.» او به اینسایدر میگوید در تلاش است تا خود را اصلاح کند و اگر احساس میکند کارفرمایی مناسب نیست، آگاهانه برای ارائه بازخوردی خاص خود را آماده کند. با این حال، او در مورد اعمال گذشته خود احساس گناه نمیکند.