ایلیا وکیلی، نایبرئیس هیئتمدیره ابر آروان / خشکسالی قریبالوقوع سرمایه انسانی
کمبود نیروی انسانی متخصص، رقابت برای جذب این نیروها و فاصله بین آنچه این نیروها در مدرسه و دانشگاه آموختهاند با انتظارات بازار کار، چالشهایی هستند که از نظر ایلیا وکیلی، نایبرئیس هیئتمدیره ابر آروان، در حوزه منابع انسانی وجود دارد. وکیلی معتقد است وضعیت منابع انسانی در حال حاضر در اکوسیستم آیتی مانند یک آبکش است. به گفته او بخش قابل توجهی از سرمایه انسانی در حال مهاجرت هستند و از مملکت میروند.
به باور وکیلی اینکه شرکتها کارآموزی نیروها یا آموزش در این حوزه را بر عهده بگیرند، خواسته زیادی نیست. او در این مورد توضیح میدهد: «اگر شرکتی در حوزه آموزش کار کند، قطعاً به نفع خودش هم میشود. درست است که به نجات مملکت از این خشکسالی عنقریب سرمایه انسانی کمک میکند، اما در وهله اول این کار به خودش سود میرساند. باید افرادی را که توانایی دارند، آموزش داد تا برای ورود به بازار کار آماده شوند.»
برند کارفرمایی ویترین نیست
به اعتقاد وکیلی برند کارفرمایی ویترین نیست و نمیتوان مثل یک تبلیغ به بیننده این حس را القا کرد که محصول من خوب است. برند کارفرمایی مفهومی بیش از یک ویترین است. او تشریح میکند: «بخش بزرگی از برند کارفرمایی را تجربه همکاری رقم میزند، نه آن چیزی که از طرف سازمان به بیرون ارائه میشود. فکر میکنم تمام اجزای سازمان در ساخت برند کارفرمایی نقش دارند. برای مثال منابع انسانی سازمان بهعنوان بخشی در این موضوع مطرح میشود که این تجربه همکاری را هدایت میکند. از مدیران ارشد سازمان بهعنوان سفیران برند آن سازمان گرفته تا محصول سازمان، در ساخت تجربه همکاری نقشی جدی دارند.»
پارادوکس کار و تجربه
افراد زیادی تمایل دارند که کار کنند، اما چون تجربه کاری ندارند، میخواهند بهعنوان کارآموز مشغول شوند و کار یاد بگیرند، از طرف دیگر شرکتها به کسانی نیاز دارند که کاربلد باشند. شرکتها آمادگی لازم برای ارائه دورههای کارآموزی را ندارند و به افراد باتجربه احتیاج دارند، ولی کسی کاربلد است که دوره کارآموزی را بلد باشد. وکیلی میگوید: «این مسئله یک پارادوکس است که باید حل شود. از یک جایی به بعد باید به راهاندازی دورههای کارآموزی بهطور جدی فکر کنیم. نباید فقط به فکر منافع خود باشیم. احتمالاً بسیاری از افرادی که در ابر آروان دوره کارآموزی میگذرانند، مدت زیادی در این مجموعه کار نکنند. ممکن است مهاجرت کنند یا در شرکتهای مشابه داخلی مشغول به کار شوند، ولی باعث میشود این اکوسیستم فعالتر و بارورتر شود. همه شرکتها در این حوزه به جای اینکه با هم رقابت کنند، باید سعی کنند راهی برای رقابت با عوامل بیرونی بیابند.»
تجربه ابر آروان از برند کارفرمایی
وکیلی در مورد برند کارفرمایی در ابر آروان اظهار میدارد: «فکر میکنم بزرگترین قسمتی که در مورد آن اشتباه محاسباتی انجام دادیم، قسمتی بود که برند کارفرمایی را مانند یک ویترین تصور کردیم که باید در آن تصویری از خودمان ارائه میدادیم. این تصویر بهراحتی میتواند مخدوش شود. وقتی این تصویر مخدوش شود، میخواهیم چه کار کنیم؟ بهجز آن چه چیزی برای ارائه داریم؟ فکر میکنم عمده تمرکز باید روی چیزی ورای این تصویر باشد. چیزی که به ما در ابر آروان کمک کرد، اندوختهای بود که بهجز این تصویر داشتیم. فکر میکنم کار است که به برند کارفرمایی معنا میدهد؛ اینکه ما چکار میکنیم و چرا. شاید با تصویر نتوان این را به مخاطب مخابره کرد. آدمهایی که کار شما را میشناسند، میتوانند این حس و تجربه را انتقال دهند؛ نه تلاش شما برای ارائه یک تصویر.»
یک معادله سخت
اقتصاد ما وابسته به دلار است و تغییرات قیمت دلار تأثیرات شگرفی روی زندگی ما دارد، اما به نظر میرسد که میخواهیم این تأثیر را انکار کنیم. از نظر وکیلی، پرداخت دلاری به نیروها با توجه به وضعیت دلار یک آپشن محسوب میشود و شرکتی که میخواهد این نوع پرداخت را داشته باشد، باید با قیمت لحظهای دلار هماهنگ باشد. او خاطرنشان میکند: «نمیدانم این کار چقدر در ایران شدنی است. سوای بخش دستوری اقتصاد که با آن مخالف نیستم، نمیدانم چقدر میتوانم ورودی سازمانم را از لحاظ مالی با نرخ دلار هماهنگ کنم تا از آن طرف هم بتوانم هزینههایم را به دلار پرداخت کنم؛ بنابراین فکر نمیکنم در شرکتی این معادله قابل حل باشد.»