سارا راد، مدیر روابط عمومی و هم‌بنیان‌گذار ابر دراک مطرح کرد / باید در این شرایط یکدیگر را درک کنیم

برند کارفرمایی در واقع همان ذهنیت و هویتی است که یک کسب‌وکار از خود در ذهن افراد به‌ جا می‌گذارد. در واقع تفکری که کارمندان و افراد جامعه از یک کسب‌وکار در ذهن خود دارند آنقدر اهمیت دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

سارا راد، مدیر روابط عمومی و هم‌بنیان‌گذار ابر دراک، در خصوص اهمیت برند کارفرمایی گفت: «برند کارفرمایی بر اساس هویتی ساخته می‌شود که در سازمان‌ها شکل گرفته است. شرکت‌ها باید بتوانند این هویت را بر اساس ارزش‌هایی که در نظر دارند، بسازند، آن را به بیرون از سازمان منعکس کنند و به آن وفادار بمانند.»


برند کارفرمایی در طول زمان شکل می‌گیرد


راد درباره چگونگی شکل‌گیری برند کارفرمایی گفت: «شرکت‌های دنیا، به‌ویژه آنها که در حوزه فناوری فعالیت می‌کنند، بر اساس شرایط اقتصادی و ترندهایی که در زمینه فناوری شکل می‌گیرد با تغییر همراه هستند و در همین راستا سیاست‌هایی را هم که برای برند کارفرمایی خود در نظر دارند، به‌روز می‌کنند.»

او ادامه داد: «در این میان نکته‌ حائز اهمیت این است که هر آنچه در طول زمان از یک شرکت ثبت می‌شود، روی هویت آن مجموعه تأثیرگذار است. در واقع می‌توان گفت ساخت برند کارفرمایی در طولانی‌مدت نتیجه‌بخش خواهد بود؛ بنابراین اگر یک شرکت در ساخت برند کارفرمایی و انعکاس آن به بیرون از سازمان موفق باشد، باید بتواند این موفقیت را در طول زمان حفظ کند که این کار چالش‌های زیادی به همراه دارد.»

راد افزود: «اما باید توجه داشت وقتی یک برند کارفرمایی بر اساس استراتژی‌های یک شرکت ساخته می‌شود، با گذشت چند سال در ذهن‌ها نقش می‌بندد و افراد درباره آن صحبت می‌کنند؛ در آن زمان است که می‌توان گفت یک شرکت در ساخت برند کارفرمایی خود موفق بوده است.

در شرایط فعلی شاهد هستیم که بسیاری از شرکت‌های قدیمی مانند شرکت نفت که در خاطره مردم توانسته بودند برند کارفرمایی خوبی از خود ارائه دهند، با وجود داشتن امکانات بالا با تغییر شرایط اقتصادی کشور این روزها در این حوزه با مشکل مواجه شده‌اند.»


بحران مهاجرت در مقابل برند کارفرمایی


راد همچنین در خصوص بحران‌هایی که برند کارفرمایی در ایران با آنها مواجه است گفت: «در چنین شرایطی و با وجود بحران مهاجرت، اهمیت برند کارفرمایی برای استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای نوآوری که فناوری‌محور هستند و به نیروی نخبه نیاز دارند، بیش از پیش احساس می‌شود. برخی شرکت‌ها در سال‌های اولیه در راستای ساخت برند کارفرمایی خود این استراتژی را اتخاذ کرده بودند که خود را شبیه شرکت‌هایی نشان‌ دهند که در «سیلیکون‌ولی» فعالیت می‌کنند.»

راد افزود: «قصد این شرکت‌ها این بود که با به وجود آوردن فضایی جذاب برای متخصصان داخلی آنها را جذب کرده و انگیزه‌ای به وجود بیاورند که به مهاجرت فکر نکنند، اما امروز بحران اقتصادی ما را به جایی رسانده که در عمل موضوعاتی مانند رفاه در محل کار برای نیروها اولویت چندم است.

آنچه برای نیروی کار شرکت‌های ایرانی اهمیت دارد، این است که وقتی در انتهای ماه حقوق خود را با نیرویی هم‌رده خود در یک کشور دیگر مقایسه می‌کند، متوجه می‌شود که با یک اختلاف رفاهی زیاد مواجه است و با این حقوق نمی‌تواند یک زندگی نرمال و استاندارد داشته باشد.»

راد در آخر گفت: «واقعیت این است که در شرایط فعلی کشور، هیچ شرکتی نمی‌تواند ادعا کند که می‌تواند در حد گوگل، مایکروسافت و… برای نیروهای خود امکانات رفاهی فراهم کند. آنچه در حال حاضر می‌تواند توسط شرکت‌ها مد نظر قرار گیرد، این است که شرایط رفاهی و معیشت نیروی کار خود را درک کند و محیطی همراه با آرامش برای نیروی خود به وجود آورد؛ فضایی که حداقل کارکنان احساس کنند به ازای زمانی که می‌گذارند و خلاقیتی که بروز می‌دهند، قدردانی می‌بینند. شاید مهم‌ترین کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم همین موضوع درک‌‌ یکدیگر در این شرایط باشد.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *